Harlot

ˈhɑːrlət ˈhɑːlət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
هرزه، فاحشه، فاسد‌الاخلاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد harlot

  1. noun prostitute
    Synonyms: call girl, concubine, courtesan, fallen woman, floozy, hooker, hussy, lady of the evening, loose woman, nymphomaniac, painted woman, slut, streetwalker, strumpet, tramp, whore

ارجاع به لغت harlot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «harlot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/harlot

لغات نزدیک harlot

پیشنهاد بهبود معانی