Hussy

ˈhʌsi / / ˈhʌzi ˈhʌsi / / ˈhʌzi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hussies

معنی

noun
دختر گستاخ، دختر لجباز و یکدنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hussy

  1. noun loose woman
    Synonyms: broad, floozy, jade, Jezebel, minx, slut, strumpet, tart, tramp, trollop, vamp, wench, whore

ارجاع به لغت hussy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hussy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hussy

لغات نزدیک hussy

پیشنهاد بهبود معانی