جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی
Vamp معنی
væmp
væmp
آخرین بهروزرسانی:
۱۴ آذر ۱۳۹۹
Noun
Verb - transitive
Adverb
جوراب کوتاه، رویه، وصله، تعمیر کردن، وصله کردن، سرهمبندی کردن، تمهید کردن، گام زدن بر روی، قدم زدن، ساز تنها زدن (همراه با آواز یا رقص)،بالبداهه گفتن و یا ساختن، وسوسه و از راه بدرکردن
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک vamp
-
valvula
-
valvular
-
valvule
-
valvulitis
-
vamoose
- vamp
-
vampire
-
vampire bat
-
vampirism
-
van
-
van allen radiation belt
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری