Vamp معنی

væmp væmp
آخرین به‌روزرسانی:
  • Noun Verb - transitive Adverb
    جوراب کوتاه، رویه، وصله، تعمیر کردن، وصله کردن، سرهم‌بندی کردن، تمهید کردن، گام زدن بر روی، قدم زدن، ساز تنها زدن (همراه با آواز یا رقص)،بالبداهه گفتن و یا ساختن، وسوسه و از راه بدرکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک vamp