امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Seduce

səˈduːs sɪˈdjuːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    seduced
  • شکل سوم:

    seduced
  • سوم‌شخص مفرد:

    seduces
  • وجه وصفی حال:

    seducing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C2
اغوا کردن، گمراه کردن، از راه به‌در کردن، فریفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- to seduce a married woman
- زن شوهردار را از راه به در کردن
- He used to seduce young people into joining the party.
- او جوانان را اغوا می‌کرد که عضو حزب بشوند.
- He was seduced with money.
- پول او را گمراه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seduce

  1. verb tempt, ensnare
    Synonyms:
    bait beguile betray bribe coax deceive decoy delude draw entice entrap hook induce inveigle invite lead astray lead on lure mislead mousetrap persuade pull rope in steer string along sucker wheedle
    Antonyms:
    disenchant turn off
  1. verb entice sexually
    Synonyms:
    allure attract beguile captivate charm come on to enamour entrance sweep off one’s feet tempt

ارجاع به لغت seduce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seduce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seduce

لغات نزدیک seduce

پیشنهاد بهبود معانی