آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۵ اسفند ۱۴۰۳

    Lure

    lʊr lʊə / / ljʊə

    گذشته‌ی ساده:

    lured

    شکل سوم:

    lured

    سوم‌شخص مفرد:

    lures

    وجه وصفی حال:

    luring

    شکل جمع:

    lures

    معنی lure | جمله با lure

    noun countable C2

    گیرایی، جذبه، کشش، دام، تله (هر چیزی که جلب یا وسوسه می‌کند)

    the lure of the stage

    گیرایی صحنه‌ی تئاتر

    that free country's lure for settlers

    جاذبه‌ی آن کشور آزاد برای مهاجران

    noun countable

    طعمه (حشره‌ی مصنوعی یا حیوان کوچک دیگری که به قلاب ماهیگیری متصل می‌شود)

    lure, طعمه (حشره‌ی مصنوعی یا حیوان کوچک دیگری که به قلاب ماهیگیری متصل می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The colorful lure bobbed enticingly in the water.

    طعمه‌ی رنگارنگ به‌طرز اغواکننده‌ای در آب حرکت می‌کرد.

    As the sun set, the fish began to gather around the lure.

    پس از غروب خورشید، ماهی‌ها شروع به جمع شدن در اطراف طعمه کردند.

    noun countable

    طبله (وسیله‌ای است که در شاهین‌بازی استفاده می‌شود و معمولاً از چرم ساخته می‌شود و یک جفت بال یا پر پرنده به آن متصل است)

    The falconer used a lure to train the hawk.

    شاهین‌باز از طبله برای آموزش دادن به شاهین استفاده کرد.

    The feathered lure swayed gently in the breeze, drawing the hawk's attention.

    طبله‌ی پردار به‌آرامی در نسیم تکان می‌خورد و توجه شاهین را به خود جلب می‌کرد.

    verb - transitive

    فراخواندن (شاهین) (با استفاده از طبله)

    The falconer lured the hawk with precision and skill.

    شاهین‌باز با دقت و مهارت بالا شاهین را فراخواند.

    The trainer demonstrated how to lure the hawk.

    مربی نشان داد که چگونه می‌توان شاهین را فراخواند.

    verb - transitive

    اغوا کردن، فریفتن، وسوسه کردن (برای انجام کاری یا رفتن به جایی به‌ویژه با ارائه‌ی چیزی فریبنده)

    I was lured on by her beauty.

    زیبایی او مرا اغوا کرد.

    Don't let money lure you into doing something wrong.

    نگذار پول تو را به انجام کار خلاف وسوسه کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They advertise in order to lure customers.

    برای فریب مشتری آگهی می‌دهند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lure

    1. noun bait
      Synonyms:
      attraction temptation enticement trap decoy incentive inducement appeal draw bribe hook snare trick invitation sweetener allurement magnet come-on carrot seduction illusion fake gimmick delusion pull siren song inveiglement ambush camouflage tout sitting duck con game mousetrap call seducement
      Antonyms:
      warning deterrent
    1. verb attract, seduce
      Synonyms:
      charm catch draw entice seduce tempt captivate fascinate pull hook grab decoy beckon ensnare beguile allure bewitch invite cajole rope train bag sweep off one’s feet lead on turn on come on steer bait haul inveigle hit on suck in capture drag enchant
      Antonyms:
      disgust repulse dissuade antagonize turn off disenchant

    سوال‌های رایج lure

    گذشته‌ی ساده lure چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده lure در زبان انگلیسی lured است.

    شکل سوم lure چی میشه؟

    شکل سوم lure در زبان انگلیسی lured است.

    شکل جمع lure چی میشه؟

    شکل جمع lure در زبان انگلیسی lures است.

    وجه وصفی حال lure چی میشه؟

    وجه وصفی حال lure در زبان انگلیسی luring است.

    سوم‌شخص مفرد lure چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد lure در زبان انگلیسی lures است.

    ارجاع به لغت lure

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lure

    لغات نزدیک lure

    • - lurcher
    • - lurdane
    • - lure
    • - lurer
    • - Lurex
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.