فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Temptation

tempˈteɪʃn tempˈteɪʃn

شکل جمع:

temptations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B2

اغوا، وسوسه، فریب، هواوهوس

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

Succumbing to temptation can sometimes lead to regret.

تسلیم شدن در برابر هواوهوس گاهی می‌تواند منجر به پشیمانی شود.

The aroma of freshly baked cookies was a temptation too great to resist.

بوی کوکی‌های تازه‌پخته‌شده وسوسه‌ای بود که نمی‌توان در برابر آن مقاومت کرد.

noun countable

وسوسه‌گر، اغواگر، فریبنده، وسوسه‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She knew it was wrong to steal, but the money lying there was too great a temptation.

او می‌دانست که دزدی نادرست است؛ اما پولی که آنجا بود، وسوسه‌گر بزرگی بود.

Satan is a vengeful temptation.

شیطان اغواگر قهاری است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد temptation

  1. noun lure, attraction
    Synonyms:
    attraction appeal bait draw enticement invitation fancy pull trap allurement seduction fascination inducement decoy snare coaxing come-on provocation blandishment tantalization hankering yen inveiglement seducement
    Antonyms:
    dislike repulsion discouragement

ارجاع به لغت temptation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «temptation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/temptation

لغات نزدیک temptation

پیشنهاد بهبود معانی