فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Died

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    die
  • سوم‌شخص مفرد:

    dies
  • وجه وصفی حال:

    dying

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل die

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- My grandfather died last year.
- پدربزرگم سال گذشته درگذشت.
- The plant has died because of the lack of water.
- گیاه به‌دلیل کمبود آب خشک شده است.
- Many animals have died due to the heatwave.
- بسیاری از حیوانات به‌دلیل گرمای شدید تلف شده‌اند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت died

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «died» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/died

لغات نزدیک died

پیشنهاد بهبود معانی