به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Die-hard

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این واژه در حالت اسم (Noun) به این شکل نوشته می‌شود: diehard

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective noun countable
    جان‌سخت، سخت‌جان، دیرمیر، سرسخت، پراستقامت (شخص یا چیزی که سخت مقاوم است و دیر از بین می‌رود)
    • - Have you seen the movie die hard?
    • - آیا فیلم جان‌سخت را دیده‌ای؟
    • - He was a die-hard soldier.
    • - سرباز سخت‌جانی بود.
  • adjective
    مرتجع
    • - a die-hard conservative
    • - اصولگرای مرتجع
    • - die-hard politicians
    • - سیاست‌مداران مرتجع
  • adjective
    دو آتشه، سرسخت
    • - one of Hitler's die-hard supporters
    • - یکی از هواخواهان سرسخت هیتلر
    • - die-hard fans
    • - طرفداران دوآتشه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد die-hard

  1. adjective uncompromising
    Synonyms: conservative, convinced, dyed-in-the-wool, extremist, firm, fogyish, immovable, inflexible, intransigent, old-line, orthodox, Philistine, reactionary, right, standpat, Tory, traditionalistic, ultraconservative, unreconstructed
    Antonyms: compromising, conceding, flexible

ارجاع به لغت die-hard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «die-hard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/die-hard-or-diehard

لغات نزدیک die-hard

پیشنهاد بهبود معانی