به جان خریدن خطر توأم با خوشبینی مضاعف، انجام دادن کاری بسیار پرمخاطره یا خطرناک و امیدواری بیشازحد به اقبال بلند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
You're tempting fate by riding your bike without wearing a helmet.
با دوچرخهسواری بدون کلاه ایمنی، خودت را به خطر میاندازی.
Bike couriers tempt fate at every traffic light
پیکهای دوچرخه در هر چراغ راهنمایی، خطر را به جان میخرند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tempt fate (or providence)» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tempt-fate-or-providence