انگیزه، موجب، وسیله، مسبب، کشش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The students had little inducement to study hard.
شاگردان انگیزهی زیادی نداشتند که سخت درس بخوانند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inducement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inducement