همچنین میتوان از deterrent بهجای disincentive استفاده کرد.
(عامل) بازدارنده، مانعشونده، منعکننده، انگیزهزدا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Excessive taxes form a disincentive to industrial expansion.
مالیاتهای زیاد عامل بازدارندهی توسعهی صنعتی هستند.
Raising the price of the product acted as a disincentive for potential customers.
افزایش قیمت محصول بهعنوان یک عامل انگیزهزدا برای مشتریان توانمند عملکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disincentive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disincentive