آخرین به‌روزرسانی:

Seduction

sɪˈdʌkʃn sɪˈdʌkʃn

شکل جمع:

seductions

معنی و نمونه‌جمله

noun

گمراه‌سازی، گول‌زنی، فریفتگی، اغوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the seduction of his daughter by the neighbor's son

گمراهی دخترش توسط پسر همسایه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seduction

  1. noun enticement
    Synonyms:
    attraction temptation lure allurement inducement persuasion come-on tantalizing cajolery

ارجاع به لغت seduction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seduction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seduction

لغات نزدیک seduction

پیشنهاد بهبود معانی