گذشتهی ساده:
gloatedشکل سوم:
gloatedسومشخص مفرد:
gloatsوجه وصفی حال:
gloatingنگاه از روی کینه و بغض، نگاه عاشقانه و حاکی از علاقه، نگاه حسرتآمیز کردن، خیره نگاه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Yazid cast a gloating look at his fallen enemy.
یزید نگاه پیروزمندانهای به دشمن بر خاکافتادهی خود کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gloat» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gloat