فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rejoice

rɪˈdʒɔɪs rɪˈdʒɔɪs

گذشته‌ی ساده:

rejoiced

شکل سوم:

rejoiced

سوم‌شخص مفرد:

rejoices

وجه وصفی حال:

rejoicing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb

خوشی کردن، شادی کردن، وجد کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I rejoiced that God had come to my rescue once again.

از اینکه خدا یک بار دیگر به دادم رسیده بود شادی کردم.

People rejoiced at seeing their leader.

مردم با دیدن رهبر خود شادمانی کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This poem will rejoice the lovers of his art.

این شعر دوستداران هنر او را شادمان خواهد کرد.

Arianne's letter rejoiced my heart.

نامه‌ی آرین قلبم را شاد کرد.

The mountains rejoice in a plentiful annual rainfall.

مناطق کوهستانی از باران فراوان سالیانه بهره‌مند می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rejoice

  1. verb be very happy about something
    Synonyms:
    be glad feel happy enjoy be overjoyed delight celebrate revel exult joy triumph make merry glory jump for joy
    Antonyms:
    be sad

Phrasal verbs

rejoice in

بهره‌مند شدن، داشتن

ارجاع به لغت rejoice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rejoice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rejoice

لغات نزدیک rejoice

پیشنهاد بهبود معانی