با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Vaunt

vɔːnt vɔːnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive verb - intransitive
خودستایی کردن، لاف زدن، خودنمایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He vaunted in front of the girls.
- جلو دخترها لاف زد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vaunt

  1. verb To talk with excessive pride
    Synonyms: boast, brag, gasconade, crow, blow, display, tout, exhibit, swash, rodomontade, flaunt, shoot a line, prate, gas, strut, bluster
  2. verb To speak boastfully; brag.
    Synonyms: boast, swagger, brag of, puff
  3. noun An act of boasting
    Synonyms: boast, brag, braggadocio, fanfaronade, gasconade, rodomontade, blow

ارجاع به لغت vaunt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vaunt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vaunt

لغات نزدیک vaunt

پیشنهاد بهبود معانی