گذشتهی ساده:
vaultedشکل سوم:
vaultedسومشخص مفرد:
vaultsساختن طاق ضربی یا گنبد
طاقبندی
سردابه
جهنده (از روی چیزی)، پرشکننده
فزونگرای، افراط آمیز
vaulting ambition
جاهطلبی زیاده از حد
وسیلهی پرش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vaulting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vaulting