بیشازحدستودهشده، بیشازاندازهتحسینشده، اغراقشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Many critics questioned the artist’s vaunted genius after his latest exhibition.
بسیاری از منتقدان پس از آخرین نمایشگاه، نبوغ بیشازحدستودهشدهی هنرمند را زیر سؤال بردند.
The vaunted benefits of the policy turned out to be mostly unrealistic promises.
مزایای اغراقشدهی آن سیاست، عمدتاً وعدههایی غیرواقعی از آب درآمد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vaunted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vaunted