فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Crow

kroʊ krəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    crowed
  • شکل سوم:

    crowed
  • سوم شخص مفرد:

    crows
  • وجه وصفی حال:

    crowing
  • شکل جمع:

    crows

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - intransitive
    غراب، کلاغ، اهرم، دیلم، بانگ زدن، بانگ خروس
    • - The distance between here and there is ten kilometers as the crow flies.
    • - از اینجا تا آنجا مستقیم ده کیلومتر است.
    • - The rooster crowed and I awoke.
    • - خروس بانگ زد و من بیدار شدم.
    • - the crow of a rooster
    • - آواز خروس
    • - She always crows about her children's achievements.
    • - او همیشه درباره‌ی موفقیت‌های بچه‌هایش پز می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد crow

  1. verb brag, exult
    Synonyms: babble, blow, bluster, boast, cackle, caw, cock-a-doodle-doo, cry, flourish, gas, gloat, glory in, gurgle, jubilate, mouth, prate, puff, rodomontade, squawk, strut, swagger, triumph, vaunt, whoop

Idioms

  • as the crow flies

    سرراست، مستقیم

  • eat crow

    (عامیانه) شرمنده شدن، به اشتباه خود اعتراف کردن

ارجاع به لغت crow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crow

لغات نزدیک crow

پیشنهاد بهبود معانی