آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Capture

    ˈkæptʃər ˈkæptʃə

    گذشته‌ی ساده:

    captured

    شکل سوم:

    captured

    سوم‌شخص مفرد:

    captures

    وجه وصفی حال:

    capturing

    شکل جمع:

    captures

    معنی capture | جمله با capture

    noun B2

    دستگیری، تسخیر

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    the capture of Majnoon Island

    گرفتن جزیره‌ی مجنون

    the capture of the escaped prisoners

    دستگیری زندانیان فراری

    verb - transitive

    اسیر کردن، گرفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The Russians captured Berlin.

    روس‌ها برلین را گرفتند.

    They captured two German soldiers.

    آن‌ها دو سرباز آلمانی را اسیر کردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The Japanese captured thirty percent of the country's market.

    ژاپنی‌ها سی درصد بازار کشور را به دست آوردند.

    In his paintings, he masterfully captures the beauty of spring.

    او در نقاشی‌های خود زیبایی بهار را استادانه مجسم می‌کند.

    in order to capture the imagination of youth

    به منظور جلب تخیل جوانان

    a captured thief

    دزد دستگیر شده

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد capture

    1. noun catching, forceful holding
      Synonyms:
      catch taking seizure arrest grab acquiring obtaining winning drop fall bag pinch snatching nail nab bust collar hook trip acquisition securing imprisonment grasping abduction occupation ensnaring trapping appropriation appropriating commandeering confiscation taking into custody taking captive gaining laying hold of run in pull pick up apprehension knock off sweep hit the jackpot
      Antonyms:
      release freeing letting go liberalization
    1. verb catch and forcefully hold
      Synonyms:
      catch grab take seize arrest nab apprehend secure collar bust pinch net trap snare bag land hook get pick up take into custody round up gain control occupy conquer overwhelm take captive take prisoner pull in prehend run in nail cop put the cuffs on tumble
      Antonyms:
      release free let go liberate lose

    سوال‌های رایج capture

    گذشته‌ی ساده capture چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده capture در زبان انگلیسی captured است.

    شکل سوم capture چی میشه؟

    شکل سوم capture در زبان انگلیسی captured است.

    شکل جمع capture چی میشه؟

    شکل جمع capture در زبان انگلیسی captures است.

    وجه وصفی حال capture چی میشه؟

    وجه وصفی حال capture در زبان انگلیسی capturing است.

    سوم‌شخص مفرد capture چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد capture در زبان انگلیسی captures است.

    ارجاع به لغت capture

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «capture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/capture

    لغات نزدیک capture

    • - captopril
    • - captor
    • - capture
    • - capture a wider audience
    • - capuche
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.