۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Confiscation

ˌkɑːnfəˈskeɪʃn̩ ˌkɒnfɪˈskeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مصادره، توقیف (دارایی)، ضبط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confiscation

  1. noun the act of taking quick and forcible possession of
    Synonyms:
    seizure expropriation arrogation

ارجاع به لغت confiscation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confiscation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/confiscation

لغات نزدیک confiscation

پیشنهاد بهبود معانی