Hussar

ˈhəsər hʊˈzɑː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hussars

معنی

noun
سرباز سواره نظام سبک اسلحه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hussar

  1. noun
    Synonyms: cavalryman, trooper, horse-soldier

ارجاع به لغت hussar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hussar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hussar

لغات نزدیک hussar

پیشنهاد بهبود معانی