فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Jezebel

    ˈdʒezəbel / / -bl ˈdʒezəbel / / -bl

    معنی

    noun

    سلیطه، زن شریر و بدکار، ایزابل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد jezebel

    1. noun prostitute
      Synonyms:
      whore hooker slut harlot tart trollop loose woman floozy fallen woman strumpet broad hussy scarlet jade vamp femme fatale

    ارجاع به لغت jezebel

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «jezebel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jezebel

    لغات نزدیک jezebel

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    online review out of order outside line para- pedestrian zone optician phone box phone call phone case phone number piece of paper pop music power button railway station rube آگاهاننده هلو سپهر ترنم یلدا وحید آوا همتا سهیل حدیث غزل هدیه حامی فریبا مهشید