آخرین به‌روزرسانی:

Concubine

ˈkɑːnkjəbaɪn ˈkɒŋkjəbaɪn

شکل جمع:

concubines

معنی

noun adjective

صیغه، متعه، رفیقه، هم‌خوابه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد concubine

  1. noun harlot
    Synonyms:
    mistress courtesan kept woman

سوال‌های رایج concubine

شکل جمع concubine چی میشه؟

شکل جمع concubine در زبان انگلیسی concubines است.

ارجاع به لغت concubine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concubine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/concubine

لغات نزدیک concubine

پیشنهاد بهبود معانی