با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Unasked

ˌʌnˈæskt ˌʌnˈɑːskt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    سؤال‌نشده، خواسته‌نشده، پرسیده‌نشده، مطالبه‌نشده، ناپرسیده
    • - Unasked advice is offensive.
    • - پند ناخواسته زننده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unasked

  1. adjective voluntary
    Synonyms: arrogant, gratuitous, impudent, not asked, of one’s own accord, overbearing, presumptuous, spontaneous, supererogatory, unbidden, uncalled-for, undemanded, undesired, uninvited, unprompted, unrequested, unsought, unwanted, unwelcome, voluntarily, willing, without prompting
    Antonyms: asked, invited, involuntary, solicited

ارجاع به لغت unasked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unasked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unasked

لغات نزدیک unasked

پیشنهاد بهبود معانی