۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Gratuitous

    ɡrəˈtuːət̬əs ɡrəˈtjuːɪtəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    رایگان، مفت، بیخود، بلاعوض

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - His criticism was gratuitous.
    - انتقاد او بیجا بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد gratuitous

    1. adjective free
      Synonyms:
      voluntary willing spontaneous unpaid gratis complimentary costless for nothing chargeless unasked-for
      Antonyms:
      expensive costly
    1. adjective not necessary
      Synonyms:
      unnecessary uncalled-for gratuitous needless superfluous unjustified unwarranted unfounded groundless baseless unprovoked unessential inessential unmerited indefensible unsupportable assumed reasonless wanton
      Antonyms:
      needed warranted deserved reasonable

    ارجاع به لغت gratuitous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gratuitous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gratuitous

    لغات نزدیک gratuitous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه