Groundless

    ˈɡraʊndləs ˈɡraʊndləs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more groundless

    • صفت عالی:

      most groundless

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    بی‌اساس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - groundless complaint
    - شکایت بی‌اساس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد groundless

    1. adjective without reason, justification
      Synonyms:
      unjustified unwarranted unfounded baseless unsupported false unprovoked uncalled-for gratuitous illogical idle empty causeless flimsy foundationless imaginary illusory unauthorized chimerical bottomless
      Antonyms:
      justified reasonable warranted grounded called-for proven

    لغات هم‌خانواده groundless

    ارجاع به لغت groundless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «groundless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/groundless

    لغات نزدیک groundless

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه