با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bottomless

ˈbɑːt̬əmləs ˈbɒtəmləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    بدون ته، نامحدود
    • - the bottomless pit
    • - جهنم، جهان اسفل، گودال بی‌انتها
    • - Their budget is bottomless.
    • - بودجه‌ی آن‌ها بی‌پایان است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bottomless

  1. adjective very deep
    Synonyms: boundless, infinite, unlimited, deep, immeasurable, endless, unending, vast, unfathomable, far down
    Antonyms: finite, limited, measurable, fathomable

ارجاع به لغت bottomless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bottomless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bottomless

لغات نزدیک bottomless

پیشنهاد بهبود معانی