آخرین به‌روزرسانی:

Bottomless

ˈbɑːt̬əmləs ˈbɒtəmləs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بدون ته، نامحدود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the bottomless pit

جهنم، جهان اسفل، گودال بی‌انتها

Their budget is bottomless.

بودجه‌ی آن‌ها بی‌پایان است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bottomless

  1. adjective very deep
    Synonyms:
    deep vast immeasurable unlimited endless unending infinite unfathomable boundless far down
    Antonyms:
    limited measurable finite fathomable

ارجاع به لغت bottomless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bottomless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bottomless

لغات نزدیک bottomless

پیشنهاد بهبود معانی