بی سر و ته، بیپایان، بیانتها، پراشتها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is a bottomless pit as far as food is concerned.
وقتی پای غذا در میان باشد، شکمش خندق بلا است.
My sister is a bottomless pit.
خواهرم آدم پراشتهایی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bottomless pit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bottomless-pit