فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Finite

ˈfaɪnaɪt ˈfaɪnaɪt

صفت تفضیلی:

more finite

صفت عالی:

most finite

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2

متناهی، محدود

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Human knowledge is finite.

دانش بشری محدود است.

finite verb

فعل خود ایستا

نمونه‌جمله‌های بیشتر

finite field

هیئت متناهی

finite expansion

بسط با پایان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد finite

  1. adjective subject to limitations
    Synonyms:
    limited restricted defined definite fixed confined bound specific exact determinate delimited demarcated circumscribed conditioned terminable bounded
    Antonyms:
    unlimited unrestricted infinite endless interminable

لغات هم‌خانواده finite

  • adjective
    finite

ارجاع به لغت finite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «finite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/finite

لغات نزدیک finite

پیشنهاد بهبود معانی