آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Determinate

dɪˈtɜrːmɪnət dɪˈtɜːmənət

معنی determinate | جمله با determinate

adjective

معلوم، معین

adjective

تعیین‌شده، محدود، مستقر‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the determinate differences among animals

دگرسانی‌های معین بین حیوانات

a determinate answer to that question

جواب قطعی به آن پرسش

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a determinate number

تعداد تعیین‌شده

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد determinate

  1. adjective having distinct limits
  1. adjective precisely determined or limited or defined; especially fixed by rule or by a specific and constant cause
    Antonyms:

ارجاع به لغت determinate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «determinate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/determinate

لغات نزدیک determinate

پیشنهاد بهبود معانی