۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Grounded

ˈɡraʊndɪd ˈɡraʊndɪd

سوم‌شخص مفرد:

grounds

وجه وصفی حال:

grounding

صفت تفضیلی:

more grounded

صفت عالی:

most grounded

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

معقول، متعادل، منطقی، متین

He's very grounded even though he has so much money.

او با وجود اینکه پول زیادی دارد، بسیار متین و معقول است.

Chris is extremely grounded.

کریس بسیار معقول است.

adjective

(هواپیما و کشتی) زمین‌گیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

a grounded ship

کشتی‌ای زمین‌گیر

the grounded aircraft

هواپیمای زمین‌گیر

adjective

(بچه‌ یا فرد جوانی که تنبیه شده است و اجازه‌ی بیرون رفتن از خانه را ندارد) تنبیه‌شده

I stayed out til 1 AM last night and now I'm grounded for a week.

دیشب تا ساعت یک بیرون ماندم و اکنون یک هفته است که اجازه‌ی بیرون رفتن از خانه را ندارم.

You'll be grounded for a week if I catch you smoking again.

اگر دوباره سیگارت را بگیرم، یک هفته در خانه خواهی ماند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grounded

  1. verb fix firmly and stably
    Synonyms:
    based established anchored founded rested predicated underpinned built landed trained educated rooted beaten beat fielded landscaped soiled
  1. verb to bring to the ground
    Synonyms:
    dropped downed thrown floored flattened levelled decked prostrated
  1. verb cover with a primer; apply a primer to
    Synonyms:
    primed
  1. verb restrict; drop in place
    Antonyms:
    freed launched liberated

لغات هم‌خانواده grounded

سوال‌های رایج grounded

وجه وصفی حال grounded چی میشه؟

وجه وصفی حال grounded در زبان انگلیسی grounding است.

سوم‌شخص مفرد grounded چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد grounded در زبان انگلیسی grounds است.

صفت تفضیلی grounded چی میشه؟

صفت تفضیلی grounded در زبان انگلیسی more grounded است.

صفت عالی grounded چی میشه؟

صفت عالی grounded در زبان انگلیسی most grounded است.

ارجاع به لغت grounded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grounded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grounded

لغات نزدیک grounded

پیشنهاد بهبود معانی