زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Flattened

سوم‌شخص مفرد:

flattens

وجه وصفی حال:

flattening

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2

مسطح، پهن‌شده

A shoveler has a flattened beak.

اردک نوک‌پهن، منقاری مسطح دارد.

This fish has a long, flattened body covered in large, iridescent scales.

این ماهی بدنی مسطح و دراز دارد که با فلس‌های بزرگ و رنگین‌کمانی پوشیده شده است.

adjective

(ساختمان و سکونتگاه) با خاک یکسان‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the flattened homes

خانه‌های با خاک یکسان‌شده

I saw the flattened factory.

کارخانه‌ی با خاک یکسان‎شده را دیدم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flattened

  1. adjective leveled
    Synonyms:
    flat smoothed planed planate depressed

سوال‌های رایج flattened

وجه وصفی حال flattened چی میشه؟

وجه وصفی حال flattened در زبان انگلیسی flattening است.

سوم‌شخص مفرد flattened چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد flattened در زبان انگلیسی flattens است.

ارجاع به لغت flattened

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flattened» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flattened

لغات نزدیک flattened

پیشنهاد بهبود معانی