کلمهی unprovoked در زبان فارسی به «بیدلیل» یا «بیجهت» ترجمه میشود.
این واژه برای توصیف عملی به کار میرود که بدون هیچ تحریک، انگیزه یا دلیلی از جانب طرف مقابل انجام شده باشد. وقتی رفتاری یا عملی unprovoked توصیف میشود، یعنی آن عمل هیچگونه واکنش یا پاسخی از سوی طرف دیگر نداشته و بهصورت ناگهانی و غیرمنتظره رخ داده است.
در زمینههای مختلف، بهویژه در توصیف رفتارهای خشونتآمیز یا حملات ناگهانی، کلمهی unprovoked اهمیت ویژهای پیدا میکند. برای مثال، حملهی unprovoked به معنای حملهای است که بدون هیچگونه تحریک قبلی از سوی قربانی انجام شده باشد، و این موضوع میتواند در ارزیابی جرم یا مسئولیت اخلاقی فرد مهاجم نقش کلیدی داشته باشد. این واژه به تفکیک رفتارهای واکنشی از رفتارهای آغازگر کمک میکند و در تحلیلهای روانشناختی و حقوقی نیز کاربرد فراوان دارد.
از نظر روانشناسی، رفتارهای unprovoked معمولاً به رفتارهای غیرقابل پیشبینی و گاه نامنظم اشاره دارند که منشأ آنها میتواند مشکلات عاطفی، اختلالات روانی یا شرایط محیطی خاص باشد. شناسایی و بررسی علل چنین رفتارهایی اهمیت دارد تا بتوان به راهکارهای مناسبی برای کنترل یا پیشگیری از آنها دست یافت. به همین دلیل، توصیف یک رفتار به عنوان unprovoked نشاندهندهی سطح خاصی از غیرمنتظره بودن و نبود دلیل آشکار است.
در ادبیات و رسانه، واژهی unprovoked برای جلب توجه مخاطب و تأکید بر شدت یا نادر بودن یک رویداد به کار میرود. مثلاً در گزارشهای خبری، عبارت «حملهی unprovoked» به گونهای نوشته میشود که حس ناامنی و بیدفاع بودن قربانی را القا کند. این کاربرد به منظور برجسته کردن اهمیت موضوع و جلب همدردی یا واکنش مخاطبان است.
از منظر اخلاقی و اجتماعی، رفتارهای unprovoked اغلب محکوم میشوند زیرا برخلاف اصول عدالت و انصاف است که افراد بدون دلیل به یکدیگر آسیب برسانند. در جوامع انسانی، وجود چنین رفتارهایی تهدیدی برای نظم و آرامش اجتماعی به شمار میآید و به همین دلیل، تلاش برای کاهش آنها از اولویتهای سازمانهای امنیتی و فرهنگی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unprovoked» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unprovoked