Unpromising

ʌnˈprɑːmɪsɪŋ ʌnˈprɒməsɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مأیوس‌کننده، غیرقابل‌اطمینان، نومید‌کننده، بدون‌امید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unpromising

  1. adjective lacking positive qualities
    Synonyms:
    unfavorable adverse discouraging

ارجاع به لغت unpromising

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unpromising» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unpromising

لغات نزدیک unpromising

پیشنهاد بهبود معانی