فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Unprovoked Attack

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

حمله بی‌دلیل/بی‌مقدمه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The dog launched an unprovoked attack on the child.

سگ بدون دلیل به کودک حمله کرد.

It was an unprovoked attack; he did nothing to deserve it.

این یک حمله بی دلیل بود. او هیچ کاری نکرده بود که سزاوار آن باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت unprovoked attack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unprovoked attack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unprovoked-attack

لغات نزدیک unprovoked attack

پیشنهاد بهبود معانی