آخرین به‌روزرسانی:

Deserved

dɪˈzɜrːvd dɪˈzɜːvd

سوم‌شخص مفرد:

deserves

وجه وصفی حال:

deserving

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

درخور، مستحق، سزاوار

His punishment was well deserved.

تنبیه او به‌طور کامل سزاوار بود.

adjective

منصفانه، عادلانه، به‌حق، به‌سزا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deserved

  1. adjective merited
    Synonyms:
    due fit right just proper suitable appropriate fitting warranted justified earned equitable rightful
    Antonyms:
    excessive inordinate undue

ارجاع به لغت deserved

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deserved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deserved

لغات نزدیک deserved

پیشنهاد بهبود معانی