با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Unsolicited

    ˌʌnsəˈlɪsɪtɪd ˌʌnsəˈlɪsɪtɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    ناخواسته، درخواست‌نشده، طلب‌نشده، نطلبیده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Never ever open any unsolicited email attachment.
    - هرگز فایل پیوست هیچ ایمیل ناخواسته‌ای را باز نکنید.
    - unsolicited advice
    - توصیه‌ی ناخواسته
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unsolicited

    1. adjective unasked for
      Synonyms: free, freewilled, gratis, gratuitous, offered, spontaneous, uncalled-for, undesirable, undesired, unforced, uninvited, unrequested, unsought, unwelcome, voluntary, volunteered
      Antonyms: asked, invited, requested, solicited

    ارجاع به لغت unsolicited

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unsolicited» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unsolicited

    لغات نزدیک unsolicited

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی