فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Extemporaneously

ekˌstempəˈreɪniəsli ɪkˌstempəˈreɪniəsli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور فی‌البداهه، بدون برنامه‌ریزی قبلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The professor spoke extemporaneously during his lecture.

استاد در سخنرانی خود به‌طور فی‌البداهه صحبت کرد.

Considering that he was speaking extemporaneously, he covered the subject pretty well.

با در نظر گرفتن اینکه او بدون برنامه‌ریزی قبلی صحبت می‌کرد، به‌خوبی به موضوع پرداخت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I noticed that my neighbor extemporaneously sang some songs to express his own misfortune.

متوجه شدم که همسایه‌ام برای بیان بدبختی‌اش آهنگ‌هایی را به‌طور فی‌البداهه می‌خواند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extemporaneously

  1. adverb without preparation
    Synonyms:
    spontaneously freely on the spur of the moment

ارجاع به لغت extemporaneously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extemporaneously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extemporaneously

لغات نزدیک extemporaneously

پیشنهاد بهبود معانی