سومشخص مفرد:
relaxesوجه وصفی حال:
relaxingصفت تفضیلی:
more relaxedصفت عالی:
most relaxedعاری از تنش و اضطراب، آسوده، آسودهخاطر، آرام، خاطرجمع، بیتشویش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
We were having a great time and feeling relaxed.
لحظات خوبی را سپری کردیم و احساس عاری از تنش و اضطراب داشتیم.
Gail was lying in the sun looking very relaxed and happy.
گیل زیر آفتاب دراز کشیده بود و بسیار آسودهخاطر و خوشحال به نظر میرسید.
(موی فر/مجعد) صافشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Straight hair doesn't need as much moisture as relaxed hair.
موهای صاف به اندازهی موهای فرِ صافشده به رطوبت نیاز ندارند.
I do not like relaxed hair.
موی صافشده را دوست ندارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «relaxed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/relaxed