آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Inform

    ɪnˈfɔːrm ɪnˈfɔːm

    گذشته‌ی ساده:

    informed

    شکل سوم:

    informed

    معنی inform | جمله با inform

    verb - transitive verb - intransitive B1

    آگاهی دادن، آگاه کردن، گفتن، اطلاع دادن، چغلی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    We must inform the police.

    بایستی به پلیس خبر بدهیم.

    He informed on his own brother.

    او برادر خودش را لو داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He informed us of the news.

    او خبر را به ما اطلاع داد.

    an educated and well-informed person

    آدم تحصیل‌کرده و کاملاً مطلع

    to inform oneself

    کسب اطلاع کردن

    These poems are informed with a sense of patriotism.

    این اشعار سرشار از حس میهن‌دوستی است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inform

    1. verb communicate knowledge, information
      Synonyms:
      tell notify advise warn teach instruct apprise update acquaint familiarize enlighten brief relate caution clue tip forewarn fill in let know post betray leak give away tattle snitch squeal tell on give a tip level wise edify illuminate show the ropes make conversant with give a pointer let in on tout give two cents inspire endow endue invest
      Antonyms:
      hide conceal secret

    لغات هم‌خانواده inform

    • noun
      informant, information, informer, misinformation, disinformation
    • adjective
      informative, informed
    • verb - transitive
      inform, misinform
    • adverb
      informatively

    سوال‌های رایج inform

    گذشته‌ی ساده inform چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده inform در زبان انگلیسی informed است.

    شکل سوم inform چی میشه؟

    شکل سوم inform در زبان انگلیسی informed است.

    وجه وصفی حال inform چی میشه؟

    وجه وصفی حال inform در زبان انگلیسی informing است.

    سوم‌شخص مفرد inform چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد inform در زبان انگلیسی informs است.

    ارجاع به لغت inform

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inform

    لغات نزدیک inform

    • - infomercial
    • - infopreneurship
    • - inform
    • - informal
    • - informality
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.