آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Inform

ɪnˈfɔːrm ɪnˈfɔːm

گذشته‌ی ساده:

informed

شکل سوم:

informed

معنی inform | جمله با inform

verb - transitive verb - intransitive B1

آگاهی دادن، آگاه کردن، گفتن، اطلاع دادن، چغلی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

We must inform the police.

بایستی به پلیس خبر بدهیم.

He informed on his own brother.

او برادر خودش را لو داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He informed us of the news.

او خبر را به ما اطلاع داد.

an educated and well-informed person

آدم تحصیل‌کرده و کاملاً مطلع

to inform oneself

کسب اطلاع کردن

These poems are informed with a sense of patriotism.

این اشعار سرشار از حس میهن‌دوستی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inform

  1. verb communicate knowledge, information
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده inform

سوال‌های رایج inform

گذشته‌ی ساده inform چی میشه؟

گذشته‌ی ساده inform در زبان انگلیسی informed است.

شکل سوم inform چی میشه؟

شکل سوم inform در زبان انگلیسی informed است.

وجه وصفی حال inform چی میشه؟

وجه وصفی حال inform در زبان انگلیسی informing است.

سوم‌شخص مفرد inform چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد inform در زبان انگلیسی informs است.

ارجاع به لغت inform

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inform

لغات نزدیک inform

پیشنهاد بهبود معانی