با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Endue

ɪnˈdjuː ɪnˈdjuː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    وادار کردن، بخشیدن به (با with ) پوشانیدن
    • - to endue an object with life
    • - در چیزی جان دمیدن
    • - The court endued him with full citizenship rights.
    • - دادگاه حقوق کامل شهروندی را به او اعطا کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد endue

  1. verb To present with a quality, trait, or power
    Synonyms: endow, gift, invest, dower, gird, indue, empower

ارجاع به لغت endue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «endue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/endue

لغات نزدیک endue

پیشنهاد بهبود معانی