امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Endurable

ɪnˈdʊrəbl ɪnˈdjʊərəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more endurable
  • صفت عالی:

    most endurable

معنی و نمونه‌جمله

adjective
تحمل‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- endurable pain
- درد قابل‌تحمل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد endurable

  1. adjective tolerable
    Synonyms: bearable, livable, sufferable, supportable, sustainable
    Antonyms: changeable, intolerable, tiring, unendurable

ارجاع به لغت endurable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «endurable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/endurable

لغات نزدیک endurable

پیشنهاد بهبود معانی