فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Intolerable
ɪnˈtɑːlərəbl
ɪnˈtɒlrəbl
صفت تفضیلی:
more intolerableصفت عالی:
most intolerableمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
تحمل‌ناپذیر، سخت، غیرقابل‌تحمل، دشوار، تن در ندادنی، بی‌نهایت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His behavior was intolerable.
رفتار او تحمل‌ناپذیر بود.
intolerable pain
درد توان‌فرسا
مترادف و متضاد intolerable
-
adjective unacceptable; beyond bearingSynonyms:unacceptable offensive undesirable impossible unbearable insupportable insufferable painful extreme excruciating enough already last straw a bit muchAntonyms:acceptable bearable tolerable
ارجاع به لغت intolerable
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «intolerable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intolerable
لغات نزدیک intolerable
- - into the wind
- - intolerability
- - intolerable
- - intolerance
- - intolerancy