آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ شهریور ۱۴۰۴

    Tolerable

    ˈtɑːlərəbl ˈtɒlrəbl

    معنی tolerable | جمله با tolerable

    adjective

    تحمل‌پذیر، قابل‌تحمل

    adjective

    قابل تحمل، به‌نسبت خوب، میانه، متوسط، قابل‌قبول، مدارا پذیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    This degree of heat is tolerable.

    این میزان حرارت تحمل‌پذیر است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tolerable

    1. adjective acceptable, good enough
      Synonyms:
      okay good enough all right decent fair satisfactory sufficient average common passable bearable adequate unexceptional mediocre not bad so-so respectable endurable livable supportable sufferable allowable fairly good middling ordinary presentable tidy unimpeachable unexceptionable goodish indifferent run-of-the-mill better than nothing fair to middling sustainable
      Antonyms:
      bad unacceptable unbearable intolerable

    سوال‌های رایج tolerable

    معنی tolerable به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «tolerable» در زبان فارسی به «قابل تحمل» یا «قابل قبول» ترجمه می‌شود.

    اصطلاح «tolerable» برای توصیف وضعیتی به کار می‌رود که اگرچه ممکن است ایده‌آل یا کامل نباشد، اما قابل پذیرش و تحمل است. این واژه اغلب برای شرایطی استفاده می‌شود که ممکن است کمی ناخوشایند، دشوار یا محدودکننده باشد، اما شدت آن به اندازه‌ای نیست که غیرقابل مدیریت یا غیرقابل تحمل شود. «Tolerable» بیانگر تعادلی است که بین ناراحتی یا مشکل و توانایی فرد برای مقابله با آن وجود دارد.

    در زندگی روزمره، بسیاری از تجربه‌ها و شرایط «tolerable» هستند. به عنوان مثال، شرایط آب‌وهوایی ممکن است مطلوب نباشد اما هنوز قابل تحمل باشد، یا صدای محیط ممکن است آزاردهنده باشد اما مانع تمرکز و کار نشود. این مفهوم نشان می‌دهد که فرد توانایی تطبیق با موقعیت را دارد و می‌تواند بدون اضطراب یا خستگی زیاد به فعالیت‌های خود ادامه دهد.

    در محیط کاری و حرفه‌ای، شرایط «tolerable» می‌تواند به فشار کاری، حجم وظایف یا میزان مسئولیت اشاره داشته باشد. این بدان معناست که فرد ممکن است با برخی سختی‌ها مواجه باشد، اما آن‌ها به اندازه‌ای نیستند که عملکردش را مختل کنند یا موجب استرس شدید شوند. مدیریت مؤثر زمان، برنامه‌ریزی دقیق و مهارت‌های مقابله‌ای باعث می‌شوند شرایط «tolerable» باقی بمانند و فرد بتواند بهره‌وری خود را حفظ کند.

    در روابط اجتماعی و تعاملات بین افراد نیز مفهوم «tolerable» اهمیت دارد. گاهی تفاوت در رفتار، طرز فکر یا عادات دیگران ممکن است کمی آزاردهنده باشد، اما اگر قابل تحمل باشد، روابط همچنان می‌توانند سالم و پایدار باقی بمانند. توانایی تشخیص اینکه چه چیزی قابل تحمل است و چه چیزی نه، به فرد کمک می‌کند تا روابط خود را مدیریت کند و از تنش‌های غیرضروری جلوگیری نماید.

    «tolerable» مفهومی است که مرز بین پذیرش و ناراحتی را مشخص می‌کند. این اصطلاح نشان می‌دهد که شرایط یا تجربه‌ها، هرچند کامل یا ایده‌آل نیستند، اما در حدی هستند که فرد می‌تواند با آن‌ها کنار بیاید و زندگی یا فعالیت‌های خود را ادامه دهد. فهم و پذیرش این حد، نقش مهمی در حفظ تعادل روانی، کاهش استرس و مدیریت زندگی روزمره دارد و به ایجاد انعطاف‌پذیری فردی کمک می‌کند.

    ارجاع به لغت tolerable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tolerable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tolerable

    لغات نزدیک tolerable

    • - toledo
    • - tolerability
    • - tolerable
    • - tolerance
    • - tolerant
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.