با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Edify

    ˈedɪfaɪ ˈedɪfaɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adverb
    تهذیب کردن، اخلاق اموختن، تقدیس کردن، تقویت کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The aim of church paintings was to edify the mind of the worshippers.
    - هدف نقاشی‌های کلیسا تعالی بخشیدن به اندیشه‌های نیایش‌گران بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد edify

    1. verb instruct
      Synonyms: improve, educate, enlighten, uplift, teach

    ارجاع به لغت edify

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «edify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/edify

    لغات نزدیک edify

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار