فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Educate

ˈedʒəkeɪt ˈedjʊkeɪt

گذشته‌ی ساده:

educated

شکل سوم:

educated

سوم‌شخص مفرد:

educates

وجه وصفی حال:

educating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2

فرهیختن، تربیت کردن، دانش‌آموختن، تعلیم دادن، درس دادن، پرورش دادن (معمولاً با سیستم رسمی مدرسه، دانشگاه و...)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Teachers educate students.

آموزگاران دانش‌آموزان را تربیت می‌کنند.

They educate the children in all scientific branches.

آنان کودکان را در کلیه‌ی رشته‌های علمی آموزش می‌دهند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He has been educated in America.

او در امریکا آموزش دیده است.

Where were you educated?

شما کجا تحصیل کردید؟

Humans must educate themselves as to the conservation of the environment.

انسان‌ها باید درباره‌ی حفظ محیط‌‌‌‌ زیست آگاهی به‌دست آورند.

We must all try to educate our spiritual values.

همگی باید بکوشیم تا ارزش‌های معنوی خود را بالا ببریم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد educate

  1. verb teach information, experience
    Synonyms:
    inform explain teach train instruct coach tutor develop cultivate improve nurture foster discipline exercise school rear enlighten edify brief mature drill indoctrinate civilize show the ropes let in on put hip drum into brainwash put through the grind
    Antonyms:
    learn

لغات هم‌خانواده educate

  • verb - transitive
    educate

ارجاع به لغت educate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «educate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/educate

لغات نزدیک educate

پیشنهاد بهبود معانی