گذشتهی ساده:
snitchedشکل سوم:
snitchedسومشخص مفرد:
snitchesوجه وصفی حال:
snitchingشکل جمع:
snitchesخبرکش
دلهدزدی کردن، کش رفتن
At the restaurant she snitched the salt shaker.
در رستوران نمکدان را کش رفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «snitch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snitch