آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Turn In

معنی turn in

phrasal verb

وارد شدن، داخل شدن

phrasal verb

تحویل دادن، سپردن، دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
phrasal verb

پس دادن، اعاده کردن

phrasal verb

به بستر رفتن

phrasal verb

خیانت کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد turn in

  1. phrasal verb go to bed
    Synonyms:
    go to sleep rest lie down retire bed hit the sack hit the hay nap catch some z’s roll in pile in flop
    Antonyms:

ارجاع به لغت turn in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turn in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turn-in

لغات نزدیک turn in

پیشنهاد بهبود معانی