همچنین میتوان از hit the hay و hit the sheets نیز استفاده کرد.
خوابیدن، کپهی مرگ گذاشتن، کپیدن، به رختخواب رفتن، به بستر رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It’s getting late, so let’s hit the sack and tackle our tasks in the morning.
داره دیر میشه؛ بیا الان بخوابیم و فردا به کارامون برسیم.
After a long day at work, I’m ready to hit the sack early tonight.
بعد از یه روز طولانی تو محل کار، امشب میخوام زودتر کپهی مرگمو بذارم.
Once the movie finished, he yawned and said it was time to hit the sack.
وقتی که فیلم تمام شد، خمیازهای کشید و گفت: «وقت خوابیدنه».
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hit the sack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hit-the-sack