آخرین به‌روزرسانی:

Lie Down

laɪ daʊn laɪ daʊn

گذشته‌ی ساده:

lay down

شکل سوم:

lain down

سوم‌شخص مفرد:

lies down

وجه وصفی حال:

lying down

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb A2

دراز کشیدن (برای خواب یا استراحت)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

You should lie down if you're feeling dizzy.

اگر احساس سرگیجه داری، باید دراز بکشی.

She lay down on the sofa and fell asleep.

او روی کاناپه دراز کشید و خوابش برد.

phrasal verb

شانه خالی کردن، از زیر کار در رفتن، کوتاهی کردن، سهل‌انگاری کردن در وظایف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She accused the maintenance team of lying down on the job.

او تیم تعمیرات را به کوتاهی کردن در کار متهم کرد.

Don't lie down on the job. we’re counting on you!

از زیر کار در نرو. ما روی تو حساب کرده‌ایم!

noun singular informal

انگلیسی بریتانیایی (lie-down) استراحت کوتاه (معمولاً روی تخت)

She said she was going for a lie-down.

گفت می‌خواد یه کم استراحت کنه.

After cleaning the house, I needed a lie-down.

بعداز تمیز کردن خونه، نیاز به استراحت داشتم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lie down

  1. phrasal verb assume a reclining position
  1. phrasal verb be lazy or remiss

ارجاع به لغت lie down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lie down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lie down

لغات نزدیک lie down

پیشنهاد بهبود معانی